خاطرات متنی

دلنوشته های جنگ- همرزم خادمیار ایثار

دلنوشته علی خسروی

دل نوشته علی خسروی من همان الاله سرخ به سنگر مانده امیادگار سروهای سرخ بی سر مانده امیادگار خون مردان مناجات و خطرحالیادر اوج غربت های باور مانده امتا که با فوج ملاک اوج گیرم تاخداسینه سرخان مهاجر چشم بردر مانده امبس که روییده برگردم خارها از هر طرفدرمیان خیل کرکسها کبوتر مانده امزخمی حق [...]
بیشتر بخوانید
استخوان شهید hamrzm.ir

جانبازی که استخوانهایش خورد شد

جانبازی که استخوانهایش خورد شد غلامعلی محمدی سال 61 و در سن 16 سالگی از طریق بسیج و سپاه کهنوج به مناطق عملیاتی دفاع مقدس اعزام شدم. دوره مقدماتی آموزش و تاکتیک‌های نظامی را در منطقه دلیجان گذراندم و در خدمت رزمندگان افتخار حضور در جبهه را داشتم. مجروحیت و قطع نخاع شدن در تاریخ [...]
بیشتر بخوانید
خاطرات شاد - همرزم- خادمیار ایثار hamrzm.ir

عاشقانه های یک کلمن- محمدحسین جعفریان

عاشقانه های یک کلمن ! محمد حسین جعفریان  ديگر نمي‌گويم؛ پيشتر نرو!اينجا باتلاق است!حالا مي‌گردم به كشف باتلاقي تواناتردر اينهمه خردي كه حتي باتلاق‌هايشوظيفه‌شناس و عالي نيستند. همه‌ چيز در معطلي استميوه‌اي كه گلپولي كه كتاب مقدسو مسجدي كه بنگاه املاك. ما را چه شده است؟ اين يك معماي پيچيده استهمه در آرزوي كسب چيزي [...]
بیشتر بخوانید